کلمه جو
صفحه اصلی

شحوبه

لغت نامه دهخدا

( شحوبة ) شحوبة. [ ش ُ ب َ ] ( ع مص ) برگردیدن گونه ازلاغری یا گرسنگی یا از سفر. ( منتهی الارب ). شحوب. ( ازاقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). و رجوع به شحوب شود.

شحوبة. [ ش ُ ب َ ] (ع مص ) برگردیدن گونه ازلاغری یا گرسنگی یا از سفر. (منتهی الارب ). شحوب . (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب ). و رجوع به شحوب شود.



کلمات دیگر: