کلمه جو
صفحه اصلی

غناشیرین

لغت نامه دهخدا

غناشیرین. [ ] ( اِخ ) حاکم کرمان که در زمان شاهرخ گورکانی به این ناحیه مأموریت یافت ( جمادی الاولی سنه 820 هَ. ق. ). او در سنه 836 هَ. ق. در بلوک سیرجان درگذشت. این نام بصورت غانه شیرین و قباشیرین ( ؟ ) نیز ضبط شده است. رجوع به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی صص 250 - 256 شود.

غناشیرین. [ ] ( اِخ ) حاجی محمد پسر امیر غناشیرین حاکم کرمان. او پس از مرگ پدر به حکومت کرمان رسید و تا 848 هَ. ق. در کرمان حکومت داشته است. کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی صاحب مطلعالسعدین و مجمعالبحرین که در سال 845 هَ. ق. از کرمان گذشته با او ملاقات نموده است. رجوع به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی صص 473 - 474 و مطلعالسعدین و مجمعالبحرین ص 757 شود.

غناشیرین . [ ] (اِخ ) حاجی محمد پسر امیر غناشیرین حاکم کرمان . او پس از مرگ پدر به حکومت کرمان رسید و تا 848 هَ . ق . در کرمان حکومت داشته است . کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی صاحب مطلعالسعدین و مجمعالبحرین که در سال 845 هَ . ق . از کرمان گذشته با او ملاقات نموده است . رجوع به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی صص 473 - 474 و مطلعالسعدین و مجمعالبحرین ص 757 شود.


غناشیرین . [ ] (اِخ ) حاکم کرمان که در زمان شاهرخ گورکانی به این ناحیه مأموریت یافت (جمادی الاولی سنه ٔ 820 هَ . ق .). او در سنه ٔ 836 هَ . ق . در بلوک سیرجان درگذشت . این نام بصورت غانه شیرین و قباشیرین (؟) نیز ضبط شده است . رجوع به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی صص 250 - 256 شود.



کلمات دیگر: