کلمه جو
صفحه اصلی

غمیزه

لغت نامه دهخدا

( غمیزة ) غمیزة. [ غ َ زَ ] ( ع اِ ) عیب. سستی عقل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ضعف در خرد و در کار. ما فیه غمیزة؛ یعنی در او جای طعن و جای طمع نیست. ( از اقرب الموارد ). نقطه ضعف. عیبی که بدان بر کسی بتازند.

غمیزة. [ غ َ زَ ] (ع اِ) عیب . سستی عقل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ضعف در خرد و در کار. ما فیه غمیزة؛ یعنی در او جای طعن و جای طمع نیست . (از اقرب الموارد). نقطه ٔ ضعف . عیبی که بدان بر کسی بتازند.



کلمات دیگر: