موضعی است
صهاب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صهاب . [ ص ُ ] (اِخ ) شتر نری است که شتران صهابی را بدان نسبت کنند. (اقرب الموارد). گشنی است که جمل صهابی منسوب است بدان . (منتهی الارب ).
صهاب . [ ص ُ ] (اِخ ) موضعی است . (معجم البلدان ).
صهاب. [ ص ُ ] ( اِخ ) شتر نری است که شتران صهابی را بدان نسبت کنند. ( اقرب الموارد ). گشنی است که جمل صهابی منسوب است بدان. ( منتهی الارب ).
صهاب. [ ص ُ ] ( اِخ ) موضعی است. ( معجم البلدان ).
صهاب. [ ص ُ ] ( اِخ ) موضعی است. ( معجم البلدان ).
کلمات دیگر: