کلمه جو
صفحه اصلی

شخملو

لغت نامه دهخدا

شخملو. [ ش ِ] (اِخ ) دهی از دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. دارای 7 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ سلین چای و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


شخملو. [ ش ِ] (اِخ ) دهی از دهستان لوزوم دل بخش ورزقان شهرستان اهر، دارای 487 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


شخملو. [ ش ِ] ( اِخ ) دهی از دهستان لوزوم دل بخش ورزقان شهرستان اهر، دارای 487 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

شخملو. [ ش ِ] ( اِخ ) دهی از دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. دارای 7 تن سکنه. آب آن از رودخانه سلین چای و محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

شخملو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان مولان بخش مرکزی شهرستان کلیبر واقع شده است.


کلمات دیگر: