کلمه جو
صفحه اصلی

صنابحی

لغت نامه دهخدا

صنابحی . [ ص ُ ب ِ ] (اِخ ) عبدالرحمان ابن عسیلة، تابعی است .رجوع به عیون الاخبار چ دارالکتب ج 2 ذیل ص 117 شود.


صنابحی . [ ص ُ ب ِ ] (ص نسبی ) نسبت است به صنابح از حمیر.


صنابحی. [ ص ُ ب ِ ] ( ص نسبی ) نسبت است به صنابح از حمیر.

صنابحی. [ ص ُ ب ِ ] ( اِخ ) عبدالرحمان ابن عسیلة، تابعی است.رجوع به عیون الاخبار چ دارالکتب ج 2 ذیل ص 117 شود.


کلمات دیگر: