کلمه جو
صفحه اصلی

فروردن

فارسی به انگلیسی

manufacture, produce, breed


لغت نامه دهخدا

فروردن. [ ف َرْوَ دَ ] ( مص ) پروردن و پرورش دادن و تربیت کردن. || تعلیم کردن و آموزاندن. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: