کلمه جو
صفحه اصلی

صندد

لغت نامه دهخدا

صندد. [ص ِ دِ ] ( ع ص ) مهتر پردل یا عاقل و بردبار یا جوانمرد یا شریف. || ( اِ ) تیزی کوه تنهاگانه. ( منتهی الارب ). حرف منفرد فی الجبل. ( اقرب الموارد ).

صندد. [ ص ِ دِ ] ( اِخ ) کوهی است در تهامة. ( معجم البلدان ).

صندد. [ ص ِ دِ ] (اِخ ) کوهی است در تهامة. (معجم البلدان ).


صندد. [ص ِ دِ ] (ع ص ) مهتر پردل یا عاقل و بردبار یا جوانمرد یا شریف . || (اِ) تیزی کوه تنهاگانه . (منتهی الارب ). حرف منفرد فی الجبل . (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: