کلمه جو
صفحه اصلی

فروته

لغت نامه دهخدا

( فروتة ) فروتة. [ ف ُ ت َ ] ( ع مص ) خوشگوار گردیدن آب. ( اقرب الموارد ).

فروتة. [ ف ُ ت َ ] (ع مص ) خوشگوار گردیدن آب . (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: