کلمه جو
صفحه اصلی

این و ان

فارسی به عربی

اما

مترادف و متضاد

either (صفت)
این و ان، هر یک از دو تا

فرهنگ فارسی

( این و آن ) ۱ - اشخاص مختلف کسان متعدد : هر سخن را باین و آن نباید گفت . ۲ - تن و جان. ۳ - ظاهر و باطن .

لغت نامه دهخدا

( این و آن ) این و آن. [ ن ُ ] ( ترکیب عطفی ، ضمیر مبهم مرکب ) اشاره بقریب و بعید. ( مؤید الفضلا ) ( هفت قلزم ). || تن و جان. || ظاهر و باطن. || اشخاص مختلف. کسان متعدد. ( فرهنگ فارسی معین ). || مرادف فلان و بهمان :
مثل هست این که جامه تن زیان باشد هر آنکس را
که سال و مه نباشد جز بجان این و آن مهمان.
ناصرخسرو.
گر من اسیر مال شوم همچو این و آن
اندر شکم چه باید زهر جگرمرا.
نظامی.
چون تو عهد خدای نشکستی
عهده بر من کز این و آن رستی.
نظامی.
بینیم زمین و آسمان را
جوئیم یکایک این و آن را.
نظامی.
و آنکس که مشفقست و دلش مهربان ماست
در جستن دوا به بر این و آن شود.
سعدی.
و گر خودپرستی شکم طبله کن
در خانه این و آن قبله کن.
سعدی.

دانشنامه عمومی

این و آن. این و آن نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانی «حسن تهرانی» است که پیش از انقلاب، از تلویزیون ملی ایران پخش گردید.
ایران جلالی (ملوسک)
فیروز وکیلی
جواد میرمیران
رویا
آذین
در هر قسمت از این مجموعه تلویزیونی، یکی از معضلات اجتماعی با زبانی طنز و انتقادآمیز، به تصویر کشیده می شد.


کلمات دیگر: