کلمه جو
صفحه اصلی

ایلیاتی

فارسی به انگلیسی

clannish, nomad, nomadic, tribal, tribesman

tribesman


clannish, nomad, nomadic, tribal


فارسی به عربی

بدوی

مترادف و متضاد

nomad (اسم)
بدوی، خانه بدوش، صحرانشین، چادر نشین، ایلیاتی

tribesman (اسم)
عضو قبیله یا طایفه، ایلیاتی، هم قبیله

tribal (صفت)
ایلیاتی، قبیله ای، ایلی، طایفه ای، تباری، سبطی

فرهنگ فارسی

(صفت ) منسوب به ایلیات

لغت نامه دهخدا

ایلیاتی. ( ص نسبی ) منسوب به ایلیات ( در تداول عوام ). ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ایلاتی شود.


کلمات دیگر: