برابر پارسی : پُکَنده، تراکه، ترکنده
منفجره
برابر پارسی : پُکَنده، تراکه، ترکنده
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) مونث منفجر : [ مواد منفجره ] .
لغت نامه دهخدا
منفجره. [ م ُ ف َ ج ِ رَ /رِ ] ( از ع ، ص ) تأنیث منفجر. رجوع به منفجر شود.
- مواد منفجره ؛ مواد قابل انفجار چون دینامیت و باروت.
- مواد منفجره ؛ مواد قابل انفجار چون دینامیت و باروت.
فرهنگ فارسی ساره
پکَنده، تراکه، ترکنده
کلمات دیگر: