کلمه جو
صفحه اصلی

مقتفی

فرهنگ فارسی

محمد المقتدی لامرالله سی و یکمین خلیفه از بنی عباس بود و از سال ۵۳٠ تا ۵۵۵ ه.ق. خلافت کرد .
( اسم ) از پی کسی رونده در پی در آینده پیروی کننده : [ نک پیاپی کاروانها مقتفی زین شکاف در که هست آن مختفی . ] ( مثنوی . نیک . ۱۴۹:۳ )
برگزیده شده . یا مقتفی به موثر مکرم

فرهنگ معین

(مُ تَ ) [ ع . ] (اِفا. ) از پی کسی رونده ، در پی در آینده ، پیروی کننده .

لغت نامه دهخدا

مقتفی . [ م ُ ت َ ] (اِخ ) سی ویکمین خلیفه ٔ عباسی . رجوع به محمدبن احمد مقتفی و رجوع به الکامل ابن اثیر چ بیروت ج 11 ص 42 و تجارب السلف ص 306 و تاریخ گزیده چ لیدن ص 364 و تاریخ الخلفاء ص 290 و 293 شود.


مقتفی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) از عقب درآینده . (غیاث ) (آنندراج ). کسی که پیروی می کند دیگری را. (ناظم الاطباء). از پی رونده . پیروی کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
نک پیاپی کاروانها مقتفی
زین شکاف در که هست آن مختفی .

(منسوب به مولوی ، مثنوی چ خاور ص 178).


|| آنکه چیزی را برمی گزیند و آن را مخصوص خویشتن می کند.(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اقتفاء شود.

مقتفی . [ م ُ ت َ فا ] (ع ص ) برگزیده شده . (ناظم الاطباء). || مقتفی به ؛ مؤثر مکرم . (منتهی الارب ).


مقتفی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) از عقب درآینده. ( غیاث ) ( آنندراج ). کسی که پیروی می کند دیگری را. ( ناظم الاطباء ). از پی رونده. پیروی کننده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
نک پیاپی کاروانها مقتفی
زین شکاف در که هست آن مختفی.
( منسوب به مولوی ، مثنوی چ خاور ص 178 ).
|| آنکه چیزی را برمی گزیند و آن را مخصوص خویشتن می کند.( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اقتفاء شود.

مقتفی. [ م ُ ت َ فا ] ( ع ص ) برگزیده شده. ( ناظم الاطباء ). || مقتفی به ؛ مؤثر مکرم. ( منتهی الارب ).

مقتفی. [ م ُ ت َ ] ( اِخ ) سی ویکمین خلیفه عباسی. رجوع به محمدبن احمد مقتفی و رجوع به الکامل ابن اثیر چ بیروت ج 11 ص 42 و تجارب السلف ص 306 و تاریخ گزیده چ لیدن ص 364 و تاریخ الخلفاء ص 290 و 293 شود.

فرهنگ عمید

از پی کسی رونده، پیروی کننده.

دانشنامه عمومی

المقتفی(نام کامل وی: أبو عبدالله محمد بن الحسین المقتفی لأمر الله بن المستظهر سی و یکمین خلیفه از خلفای عباسی در بغداد بود که از سال ۱۱۳۶ تا زمان مرگش در سال ۱۱۶۰ میلادی(۵۳۰ تا ۵۵۵ هجری) فرمان راند؛ دوران خلافت او دوران تنش بین خلافت و سلطنت سلجوقی و نیز دوران اوج جنگ های صلیبی بود. خلافت وی بیست و پنج سال به طول انجامید.
محمد خضری (۱۴۱۹)، الدولة العباسیة، ترجمهٔ عبدالعزیز دوری، به کوشش محمد ضناری.، قاهره: دارالکتب العلمیه، ص. ۱۴۴
فاروق عمر (۱۴۲۱)، الخلافة العباسیه فی عصر الفوضی العسکریه ۲۴۷/۳۳۹ه - ۸۶۱/۹۴۶م: دراسة تاریخیة لبوادر التسلط العسکری علی الخلافة العباسیة، به کوشش سعید شورایی.، قاهره: دارالإحسان، ص. ۸۸
رسول جعفریان (۱۳۷۸)، تاریخ اسلام از پیدایش تا ایران اسلامی، به کوشش مرتضی رحیمی.، قم: انتشارات حوزه علمیه، ص. ۸۸


کلمات دیگر: