<div class="boxBd"><div class="boxLtr"><l w="unbridled">unbridled</l> <span class="meanType">(صفت)</span></div><div>بی مهار، مهار در رفته</div></div>

unbridled (صفت) بی مهار، مهار در رفته

مترادف و متضاد

<div class="boxBd">بی مهار. [ م َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + مهار ) بدون افسار. که افسار ندارد. || کنایه از بی قید و بند. بی بند و بار. سرخود : <br>چندین در معصیت مدو بچپ وراست <br>چون شتر بی مهار و اسب بی افسار.<div class="au">ناصرخسرو.</div>طلقت الابل طلاقاً؛ بی مهار شدن شتران. ( از منتهی الارب ). رجوع به مهار شود.</div>

بی مهار. [ م َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + مهار ) بدون افسار. که افسار ندارد. || کنایه از بی قید و بند. بی بند و بار. سرخود : چندین در معصیت مدو بچپ وراست چون شتر بی مهار و اسب بی افسار. ناصرخسرو. طلقت الابل طلاقاً؛ بی مهار شدن شتران. ( از منتهی الارب ). رجوع به مهار شود.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">بدون افسار . که افسار ندارد . یا کنایه از بی قید و بند . بی بند و بار</div>

بدون افسار . که افسار ندارد . یا کنایه از بی قید و بند . بی بند و بار

بی مهار

فارسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

جدول کلمات

پیشنهاد کاربران