جاذب , جالب , دلربا , جذاب , درکش , دراشام , جذب , درکشي , دراشامي , فريفتگي , انجذاب , مکيدن , مک زدن , شيره کسي را کشيدن , مک , مک زني , شيردوشي
امتصاص
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
مکیدن، مکیدن شیره چیزی
( مصدر ) مکیدن مکیدن شیر. چیزی را.
( مصدر ) مکیدن مکیدن شیر. چیزی را.
فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) مکیدن ، مکیدن شیرة چیزی را.
لغت نامه دهخدا
امتصاص. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) مکیدن.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( فرهنگ فارسی معین ). مکیدن شیره چیزی را. ( فرهنگ فارسی معین ). در عربی امروز جزء اصطلاحات علمی است و بمعانی متعدد بکار میرود. رجوع به المرجع شود.
فرهنگ عمید
۱. مکیدن.
۲. مکیدن شیرۀ چیزی.
۲. مکیدن شیرۀ چیزی.
کلمات دیگر: