(مِ ) [ ع . ] (ص . ) مرد بسیار فضل .
مفضال
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
مفضال. [ م ِ ] ( ع ص ) مرد بسیار فضل و جود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مردبسیارفضل. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). صاحب فضل بسیار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
در او به کام دل خویش هر کسی مشغول
امیر و بنده و سالار و فاضل و مفضال.
در او به کام دل خویش هر کسی مشغول
امیر و بنده و سالار و فاضل و مفضال.
قطران.
- رجل مفضال علی قومه ؛ مرد صاحب فضل و بخشنده برای قوم خود. ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).فرهنگ عمید
دارای فضل و بخشش، بسیار فضل.
پیشنهاد کاربران
صاحب کمال و دانش
کلمات دیگر: