مقام خواستن
جاه طلبیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جاه طلبیدن. [ طَ ل َ دَ ] ( مص مرکب ) مقام خواستن. تلاش کردن در بدست آوردن مقام. رتبه جستن :
حجت آری که همی جاه و بزرگی طلبی
هم بر آن سان که همی خلق جهان میطلبند.
حجت آری که همی جاه و بزرگی طلبی
هم بر آن سان که همی خلق جهان میطلبند.
ناصرخسرو.
رجوع به جاه شود.کلمات دیگر: