محل و مکان امن
جای پناه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جای پناه. [ ی ِ پ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جائی که در آن پناه برند. محل و مکان امن. ( از فرهنگ شعوری ). سنگری که جلوی دشمن سازند.عُصَر. مُعتَصَر. عَقل. وَحَج. ( منتهی الارب ). الملجَاء. المُلتَحَج. مَلحَج. ( منتهی الارب ) :
چو مانده ام بره جرم خویش بی سر و پا
بجزدرت نبود هیچ امید جای پناه.
چو مانده ام بره جرم خویش بی سر و پا
بجزدرت نبود هیچ امید جای پناه.
( از فرهنگ شعوری ).
کلمات دیگر: