کلمه جو
صفحه اصلی

ابن المعارضه

لغت نامه دهخدا

ابن المعارضه. [ اِ نُل ْ م ُ رَ ض َ ] ( ع اِ مرکب ) تیر بی نصیب از تیرهای قمار.


کلمات دیگر: