جای فلانی خالی
جای فلان پیدا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جای فلان پیدا. [ ی ِ ف ُ پ َ ] ( جمله اسمیه ) این کلام در غیبت شخصی که حاضر نباشد و دل ، حاضر بودنش خواهد، گویند. ( بهارعجم ) ( آنندراج ). برای کسی گویند که غایب باشد. ( ناظم الاطباء ). جای فلان خالی. جای فلان سبز. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و برای تیمن بیشتر جای فلان پیدا مستعمل است. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) :
بطرز تازه قسم یاد میکنم صائب
که جای طالب آمل در اصفهان پیداست.
از تو در مجلس این دردکشان جا پیداست.
بطرز تازه قسم یاد میکنم صائب
که جای طالب آمل در اصفهان پیداست.
صائب ( از آنندراج ).
زود رفتی ز در میکده بیرون فیاض از تو در مجلس این دردکشان جا پیداست.
عبدالرزاق فیاض ( از بهار عجم ) ( آنندراج ).
رجوع بجای فلان خالی و جای فلان پیدا شود.کلمات دیگر: