جاه طلب
جاه اندوز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جاه اندوز. [ اَ ] ( نف مرکب ) جاه اندوزنده. آنکه در پی جاه بود. جاه طلب :
عاشقان دین و دنیاباز راخاصیتی است
کان نباشد زاهدان مال و جاه اندوز را.
عاشقان دین و دنیاباز راخاصیتی است
کان نباشد زاهدان مال و جاه اندوز را.
سعدی.
کلمات دیگر: