کلمه جو
صفحه اصلی

جاهلی کردن

فرهنگ فارسی

جوانی کردن

لغت نامه دهخدا

جاهلی کردن. [ هَِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جوانی کردن. خود را به جوانی زدن. خویشتن را جاهل و جوان نمودن. نادانی ناشی از شباب :
چگونه پیر جوانی و جاهلی نکند
در این قضیه که گردد جهان پیر جوان.
سعدی.


کلمات دیگر: