کلمه جو
صفحه اصلی

جاهک

لغت نامه دهخدا

جاهک. [ هََ ] ( اِ ) جناغ سینه و ترقوه. ( ناظم الاطباء ).

جاهک. [ ] ( اِخ ) شهرکی است میان اصطخر و کرمان. منزل کاروان و جائی با نعمت بسیار.( حدود العالم ). معرب چاهک است. صاهک. رجوع به جاهک و صاهک و نزهةالقلوب ج 3 ص 123 و معجم البلدان شود.

جاهک . [ ] (اِخ ) شهرکی است میان اصطخر و کرمان . منزل کاروان و جائی با نعمت بسیار.(حدود العالم ). معرب چاهک است . صاهک . رجوع به جاهک و صاهک و نزهةالقلوب ج 3 ص 123 و معجم البلدان شود.


جاهک . [ هََ ] (اِ) جناغ سینه و ترقوه . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: