خواهنده شراب
باده خواه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باده خواه. [ دَ / دِ خوا / خا ] ( نف مرکب ) خواهنده شراب. خواهان می. طالب شراب :
وز آنجایگه شد بنزدیک شاه
ز شادی شده رای او باده خواه.
وز آنجایگه شد بنزدیک شاه
ز شادی شده رای او باده خواه.
فردوسی.
کلمات دیگر: