کنایه از آماده ساختن
جای رفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جای رفتن. [ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از آماده ساختن. مهیا ساختن جای چیزی را :
چو شادی را و غم را جای روبند
بجائی سر بجائی پای کوبند.
چو شادی را و غم را جای روبند
بجائی سر بجائی پای کوبند.
نظامی.
کلمات دیگر: