بسیار کردن نرخ بر قیمت افزودن نرخ بلند کردن .
نرخ بالا کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نرخ بالا کردن. [ ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بسیار کردن نرخ. مقابل نرخ شکستن. نرخ بلند کردن.( آنندراج ). بر قیمت افزودن. گران کردن :
هر دو عالم قیمت خود گفته ای
نرخ بالا کن که ارزانی هنوز.
ناز عصیان را ز رحمت نرخ بالا می کنم.
هر دو عالم قیمت خود گفته ای
نرخ بالا کن که ارزانی هنوز.
امیرخسرو ( از آنندراج ).
رو به درگاه شفیعهر دو دنیا می کنم ناز عصیان را ز رحمت نرخ بالا می کنم.
زلالی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: