کلمه جو
صفحه اصلی

نراب

فارسی به انگلیسی

sperm


فرهنگ فارسی

( نر آب ) ده کوچکی از دهستان راین شهرستان بم .

لغت نامه دهخدا

( نرآب ) نرآب. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان ، در 42هزارگزی جنوب شرقی مینودشت و 14هزارگزی جاده گرگان به شاهرود در منطقه کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 720 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار، محصولش غلات و حبوبات و لبنیات و برنج ، شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنعت دستی زنان پارچه بافی و گلیم و جوال بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

نرآب. [ ن َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

نرآب. [ ن َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از بخش راین شهرستان بم. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دانشنامه عمومی

نرآب. نرآب ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
نرآب (آزادشهر) روستایی از توابع بخش چشمه ساران شهرستان آزادشهر در استان گلستان
نرآب (سیرجان) روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سیرجان در استان کرمان
نرآب (بافت) روستایی از توابع بخش رابر شهرستان بافت در استان کرمان


کلمات دیگر: