که گنه را از بین ببرد و بشوید، ( گنه شو ی ) ( صفت ) گناه شو (ی ) : بود گناه من آنک با تو یگانه شدم نیست به از آب چشم هیچ گنه شوی تر . ( خاقانی )
گنه شوی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گنه شوی. [ گ ُ ن َه ْ ] ( نف مرکب ) که گنه را از بین ببرد و بشوید :
بود گناه من آنک با تو یگانه شدم
نیست به از آب چشم هیچ گنه شوی تر.
بود گناه من آنک با تو یگانه شدم
نیست به از آب چشم هیچ گنه شوی تر.
خاقانی.
کلمات دیگر: