کلمه جو
صفحه اصلی

گه زدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گه مالیدن . ۲ - کاری را خراب کردن . ۳ - بد نام کردن .

لغت نامه دهخدا

گه زدن. [ گ ُه ْ زَ دَ ] ( مص مرکب ) کاری را بکلی خراب کردن و بدنام کردن. ( ناظم الاطباء ). و در تداول عامه ، دشنام مانندی است.


کلمات دیگر: