رو گشودن . باز کردن رو . مقابل رو گرفتن .
رو گشادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رو گشادن. [ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) رو گشودن. بازکردن رو. برداشتن حجاب و روبند از چهره در پیش کسی.مقابل رو گرفتن. ( از یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به رو گرفتن شود. || باز کردن رخسار کسی. حجاب از روی کسی برداشتن. نقاب از چهره کسی افکندن.
کلمات دیگر: