از اتباع است و معنی آن کالای کم و اندک بود .
چیز لیز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چیزلیز. ( اِ مرکب ، از اتباع ) از اتباع است و معنی آن کالای کم و اندک بود. ( جهانگیری ). چیز کم و اندک که به عربی بضاعت مزجات خوانند. ( برهان ) ( غیاث اللغات ) :
چون بِه ْ از جان نیست جان باشد عزیز
چون بِه ْ آمد نام جان شد چیزلیز.
چون بِه ْ از جان نیست جان باشد عزیز
چون بِه ْ آمد نام جان شد چیزلیز.
مولوی.
کلمات دیگر: