حسین نطنزی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حوت اصفهان خصالا عجابا
بها کل من یشتهیه استجابا
هواءً منیراً و ماءً نمیرا
و خیراً کثیراً و دوراً رحابا
و ترباً زکیاً و نبتاً رویا
و روضاً طریاً یناغی السحابا.
از آن است :
و زاد محاسنها زنرود
میاها کطعم الحیات عذابا.
حسین نطنزی. [ ح ُ س َ ن ِ ن َ طَ ] ( اِخ ) همدانی. متوفی 1270 هَ. ق. 1854/ م. او راست :نورالانوار. ( اعلام الشیعه قرن سیزدهم هجری ص 371 ).
حسین نطنزی . [ ح ُ س َ ن ِ ن َ طَ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن احمد ابوعبداﷲ بدیعالزمان ملقب به ذواللسانین و مشهور به ادیب نطنزی . درگذشته ٔ محرم 497 هَ . ق . او راست : «دستوراللغة» که فرهنگ عربی به فارسی است . رجوع به مقدمه ٔ لغتنامه وهدیة العارفین ج 1 ص 311 و ذریعه ج 7 ص 208 شود و در محاسن اصفهان مافروخی ص 114 اشعاری درباره ٔ اصفهان به وی نسبت کرده است و در ترجمه ٔ فارسی آن ص 127 نام وی را حسین بن محمد آورده است و از جمله ٔ آن اشعار است :
حوت اصفهان خصالا عجابا
بها کل من یشتهیه استجابا
هواءً منیراً و ماءً نمیرا
و خیراً کثیراً و دوراً رحابا
و ترباً زکیاً و نبتاً رویا
و روضاً طریاً یناغی السحابا.
از آن است :
و زاد محاسنها زنرود
میاها کطعم الحیات عذابا.
حسین نطنزی . [ ح ُ س َ ن ِ ن َ طَ ] (اِخ ) همدانی . متوفی 1270 هَ . ق . 1854/ م . او راست :نورالانوار. (اعلام الشیعه ٔ قرن سیزدهم هجری ص 371).