کلمه جو
صفحه اصلی

سرواله

لغت نامه دهخدا

سرواله. [ س ِرْ ل َ ] ( معرب ، اِ ) پایجامه :
دایم الحیض عجوزی است که سرواله او
تا به نیفه چو دل کینه ورش پرخون است.
شرف الدین شفایی ( از آنندراج ).
رجوع به ماده قبل شود.

سرواله. [ س ُرْ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) علفی بود که بر سر آن خارهای تیز باشد و همینکه به جامه فرورفت جدا کردن آن بسیار دشوار است. ( برهان ) ( رشیدی ) ( آنندراج ).

سرواله . [ س ِرْ ل َ ] (معرب ، اِ) پایجامه :
دایم الحیض عجوزی است که سرواله ٔ او
تا به نیفه چو دل کینه ورش پرخون است .

شرف الدین شفایی (از آنندراج ).


رجوع به ماده ٔ قبل شود.

سرواله . [ س ُرْ ل َ / ل ِ ] (اِ) علفی بود که بر سر آن خارهای تیز باشد و همینکه به جامه فرورفت جدا کردن آن بسیار دشوار است . (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ).


دانشنامه عمومی

سرواله، روستایی از توابع بخش ییلاق شهرستان قروه در استان کردستان ایران است.
این روستا در دهستان ایلان جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۲۸ نفر (۸۷خانوار) بوده است.
سرواله (سن مارینو). مختصات: ۴۳°۵۸′۹.۹۸″ شمالی ۱۲°۲۸′۴۲.۱۲″ شرقی / ۴۳.۹۶۹۴۳۸۹° شمالی ۱۲.۴۷۸۳۶۶۷° شرقی / 43.9694389; 12.4783667
سرواله (به ایتالیایی: Serravalle) شهری در کشور سن مارینو است که ۱۰٬۵۳ کیلومتر مربع مساحت دارد و جمعیت آن در سال ۱۹۹۵ میلادی ۸٫۰۸۵ نفر و در سال ۲۰۰۸ میلادی ۹٫۸۴۷ نفر بوده است.


کلمات دیگر: