بلند شدن امر کسی یا تکبر کردن
شمو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شمو. [ ش ُ م ُوو ] (ع اِمص ) رفعت . بلندی .(ناظم الاطباء). علو. بلندی . عز. (یادداشت مؤلف ).
شمو. [ ش ُ م ُوو ] ( ع اِمص ) رفعت. بلندی.( ناظم الاطباء ). علو. بلندی. عز. ( یادداشت مؤلف ).
شمو. [ ش ُ م ُوو ] ( ع مص ) بلند شدن امر کسی. ( منتهی الارب ). بالا گرفتن کار. ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). بلند شدن. ( دهار ). ( یادداشت مؤلف ). || تکبر کردن. ( یادداشت مؤلف ).
شمو. [ ش ُ م ُوو ] ( ع مص ) بلند شدن امر کسی. ( منتهی الارب ). بالا گرفتن کار. ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). بلند شدن. ( دهار ). ( یادداشت مؤلف ). || تکبر کردن. ( یادداشت مؤلف ).
شمو. [ ش ُ م ُوو ] (ع مص ) بلند شدن امر کسی . (منتهی الارب ). بالا گرفتن کار. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). بلند شدن . (دهار). (یادداشت مؤلف ). || تکبر کردن . (یادداشت مؤلف ).
کلمات دیگر: