کلمه جو
صفحه اصلی

رهباء

لغت نامه دهخدا

رهباء. [ رَ ] ( ع اِ ) رُهباء. ترس. ( ناظم الاطباء ). لغتی است در رُهبی ̍ به معنی ترس. ( منتهی الارب ). اسم است از رهب. ( از اقرب الموارد ). رجوع به رهب در معنی مصدری شود.

رهباء. [ رُ ] ( ع اِ ) رَهباء. ( ناظم الاطباء ). رجوع به رَهباء شود.

رهباء. [ رَ ] (ع اِ) رُهباء. ترس . (ناظم الاطباء). لغتی است در رُهبی ̍ به معنی ترس . (منتهی الارب ). اسم است از رهب . (از اقرب الموارد). رجوع به رهب در معنی مصدری شود.


رهباء. [ رُ ] (ع اِ) رَهباء. (ناظم الاطباء). رجوع به رَهباء شود.



کلمات دیگر: