کلمه جو
صفحه اصلی

دریوار

لغت نامه دهخدا

دریوار. [ دَ ری ] (اِ) چارچوب در. (یادداشت مرحوم دهخدا). دریواس . رجوع به دریواس شود.


دریوار. [ دَ ری ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت . واقع در 150هزارگزی جنوب کهنوج و 4هزارگزی باختر راه مالرو مارز انگهران . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


دریوار. [ دَ ری ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت. واقع در 150هزارگزی جنوب کهنوج و 4هزارگزی باختر راه مالرو مارز انگهران. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دریوار. [ دَ ری ] ( اِ ) چارچوب در. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). دریواس. رجوع به دریواس شود.

دانشنامه عمومی

دریوار یک روستا در ایران است که در دهستان گافروبارمون واقع شده است. دریوار ۱۱۶ نفر جمعیت دارد.


کلمات دیگر: