کلمه جو
صفحه اصلی

دریلو

لغت نامه دهخدا

دریلو. [ دَ ] (اِخ ) از ایلات ساکن اطراف خلخال آذربایجان و در جنگلهای اطراف آستارا زندگی می کنند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 108).


دریلو. [ دَ ] ( اِخ ) از ایلات ساکن اطراف خلخال آذربایجان و در جنگلهای اطراف آستارا زندگی می کنند. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 108 ).

دریلو. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز. واقع در 9 هزارو پانصد گزی جنوب خداآفرین و 23هزارگزی راه شوسه اهر به کلیبر، با 135 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دریلو. [ دَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز. واقع در 9 هزارو پانصد گزی جنوب خداآفرین و 23هزارگزی راه شوسه ٔ اهر به کلیبر، با 135 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دانشنامه عمومی

دریلو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان منجوان شرقی شهرستان خداآفرین واقع شده است. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ خورسیدی / ۲۰۰۶ میلادی، جمعیت روستا ۴۲۹ نفر در ۸۴ خانوار می باشد.. یک آمارگیری اخیر در سال ۱۳۹۰ جمعیت را ۳۹۹ نفر در ۱۰۲ خانوار اعلام کرده است.
در اواخر دهه ۱۳۲۰، بر اساس جلد چهارم فرهنگ جغرفیایی ایران، دریلو ۱۳۵ تن سکنه داشت.
عاشیق قربانی، متولد دریلو، همدوره شاه اسماعیل و در مرحله آغازین نهضت ادبی شاه ختایی قرار دارد. آوازة ماجراهای عاشیق قربانی با افسانه ها در آمیخته و منشاء داستانی گردیده بنام «عاشیق قربانی وپری» که زبانزد عاشیقان است. یکی از آوازهای جالب این عاشیق به قرار زیر است:
عاشیق قربانی می توانسته است ظریفترین و طبیعیترین احساسهای انسانی را بامهارتی استادانه به ساز و سخن وصف کند. شعر مشهورش که ردیف «بنفشه» دارد، از این نظر حائز اهمیت است:


کلمات دیگر: