مأمول
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
آرزوشده، آرزووخواهش
۱ - ( اسم ) آرزو شده : مامول و مرجو از کرم بزرگان و اصحاب فضل و کمال ... ۲ - ( اسم ) آرزو آرمان : و باز این قسم دو نوعند : یکی نوع آنند که به استاد و تلقف و تکلف و خواندن و نبشتن بکنه این مامول رسند .
امید داشتته شده
۱ - ( اسم ) آرزو شده : مامول و مرجو از کرم بزرگان و اصحاب فضل و کمال ... ۲ - ( اسم ) آرزو آرمان : و باز این قسم دو نوعند : یکی نوع آنند که به استاد و تلقف و تکلف و خواندن و نبشتن بکنه این مامول رسند .
امید داشتته شده
فرهنگ معین
( مأمول ) (مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) آرزو شده .
لغت نامه دهخدا
مأمول. [ م َءْ ] ( ع ص ) امیدداشته شده. ( ناظم الاطباء ) : مأمول و مرجو از کرم بزرگان و اصحاب فضل و کمال... ( تاریخ قم ص 3 ). || متوقع و امیدوار و آرزومند و منتظر. || ( اِ ) امید و انتظار. ( ناظم الاطباء ). || آرزو. آرمان : و باز این قسم دو نوعند، یکی نوع آنند که به استاد و تلقف و تکلف و خواندن و نبشتن به کنه این مأمول رسند. ( چهارمقاله ص 17 ).
شب دراز دو چشمم بر آستان امید
که بامداد در حجره می زند مأمول.
شب دراز دو چشمم بر آستان امید
که بامداد در حجره می زند مأمول.
سعدی.
فرهنگ عمید
۱. آرزوشده.
۲. (اسم ) آرزو، خواهش.
۲. (اسم ) آرزو، خواهش.
پیشنهاد کاربران
به معنای خواست و آرزو
یکی از القاب حضرت مهدی ، مأمول یعنی آرزو شده و کسی که مردم به او امید بسته اند و چشم انتظار اویند. این تعبیر از جمله لقب ای حضرت مهدی ( عج ) است. همه مردم دنیا چشم انتظار قیام آن منجی بزرگند تا با ظهور خویش ستم و تبعیض و تعدّی را از سرتاسر جهان برطرف ساخته، دنیا را پر از عدل و داد سازد. لقب مأمول به این حقیقت اشاره دارد که چون همه آرزوی ظهور آن حضرت را دارند به او امام مأمول می ویند.
کلمات دیگر: