grow
وخشیدن
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
وخشیدن. [ وَ دَ ] ( مص ) فروزان بودن. افروختن. تافتن. تابان بودن. ( یادداشت بخط مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
وَخْشیدَنْ=وشخیدن=وخشستن=وشخستن
همه ، در گویش بختیاری به معنای " عطسه کردن " هستند ؛ اما کلمهٔ اول بیشتر به کار می رود .
همه ، در گویش بختیاری به معنای " عطسه کردن " هستند ؛ اما کلمهٔ اول بیشتر به کار می رود .
کلمات دیگر: