ایوان الکساندرویچ گنچاروف (به روسی: Гончаров, Иван Александрович) (۱۸ ژوئن ۱۸۱۲ سیبری - ۲۷ سپتامبر ۱۸۹۱) نویسنده روس بود.
• «تزویر هم چون پول سیاهی است که با آن چیز ارزنده ای نمی شود خرید. هم چنان که با پول سیاه، یکی دو ساعتی بیش نمی توان زنده بود؛ به یاری تزویر نیز فقط می توان این جا چیزی را مخفی کرد و آن جا چیزی را به صورتی نادرست جلوه داد؛ اما هرگز نمی توان کرانه های دوردست را از راه آن دید یا آغاز و انجام رویدادی بزرگ را با هم ارتباط داد.»• «نیرنگ بازْ نزدیک بین است و دورتر از پیش پای خود را به درستی نمی بیند و به همین سبب اغلب خود در دامی که برای دیگران می نهد دربند می شود.»• «وقتی در خانه بود، یعنی تقریباً همیشه، پیوسته لمیده بود و همیشه هم در یک اتاق، همان اتاقی که ما او را در آن یافتیم، و هم اتاق خوابش بود، هم کار و هم پذیرایی. سه اتاق دیگر هم داشت اما به ندرت نگاهی به درون آن ها می انداخت.»• «تنها زاخار بود که تمام عمر دور اربابش گشته و بیش از همه کس از جزئیات زندگی درونی او خبر داشت و معتقد بود که کار درست را او و اربابش می کنند و شیوه زندگی شان عادی است و زندگی به طریق دیگر شایسته نیست.»• «روی دیوارها کنار تابلوها ریسه های تار عنکبوت پربار غبار آویخته بود. آینه ها به عوض آن که تصویر اشیاء را بازنمایند ممکن بود به جای لوح به کار روند و انسان می توانست بر قشر غبار روی آن ها هرچه را که بخواهد از یاد نبرد یادداشت کند. فرش ها پرلک و پک بود و حوله ای روی کاناپه فراموش شده بود و کمتر اتفاق می افتاد که صبح بشقابی کثیف با استخوانی دندان زده در آن و نمکدان و نیز خرده های نان از شام شب پیش روی میز دیده نشود.»