کلمه جو
صفحه اصلی

میشل دو مونتنی

دانشنامه عمومی

میشل دو مونتنی (به فرانسوی: Michel de Montaigne)‏ (۲۸ فوریه ۱۵۳۳–۱۳ سپتامبر ۱۵۹۲) یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان و فیلسوفان دورهٔ رنسانس است.او فیلسوف و حکیم اخلاقی بود و در خاندانی اشرافی زاده شده بود.
ما می توانیم در افکار خود از مرزها بگذریم.
وی در سال ۱۵۳۳ به دنیا آمد. سیزده سال دادستان و چهار سال نیز شهردار شهر بوردو بود. وی همچنین به سفارت برای شاهزادگان محلی نیز می پرداخت. وی در طول حیاتش صاحب شش فرزند شد که پنج تن از آنان در نوزادی از دنیا رفتند. وی در سال ۱۵۹۲ به دلیل عوارض سنگ کلیه درگذشت.
میشل دو مونتنی، نویسنده ی دوره ی رنسانس، کتابخانه اش را با کتاب هایی پر کرده بود که به او در گذر از مرزهای تعصب کمک می کردند. در آن کتابخانه، کتاب های تاریخ، سفرنامه ها، گزارش های مبلغان مسیحی و ناخداها، ادبیات دیگر ملل و کتاب های مصور همراه با تصاویری از قبایلی وجود داشت که به شکل عجیبی لباس پوشیده بودند.از طریق این کتاب ها، مونتنی می توانست مشروعیت بخش هایی از وجودش را اثبات کند که در آن اطراف(محل زندگی اش) هیچ شواهدی دال بر اثباتشان وجود نداشت، و به وسیله ی این کتاب ها می توانست از احساس بیگانگی خود با خصایص اقوام و ملت های گوناگون بکاهد.مونتنی ما را دعوت می کند که با مسافرت به کشورها، در عالم واقع و در خیال، تعصبات محلی و تفرقه های حاصل از آن ها را با هویت های نامحدودتری در قالب شهروندان جهان معاوضه کنیم.
از کتاب تسلی بخشی های فلسفه، آلن دوباتن، ترجمه ی عرفان ثابتی، انتشارات ققنوس، چاپ هفدهم۱۳۹۷، ص۱۷۱و۱۷۳

نقل قول ها

میشل ایکم دو مونتنیه، (به فرانسوی: Michel de Montaigne)‏ (۲۸ فوریه ۱۵۳۳–۱۳ سپتامبر ۱۵۹۲) یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان و فیلسوفان دورهٔ رنسانس است. او فیلسوف و حکیم اخلاقی بود و در خاندانی اشرافی زاده شده بود.
• «آدم های فهمیده هم، فلسفه را حرفی پوچ و دور از واقعیت می پندارند.» -> Die Essais
• «آن کس که به انتظار تشنگی ننشیند، هرگز لذت حقیقیِ نوشیدن را درک نخواهد کرد.» -> Die Essais
• «از کجا بدانم که وقتی با گربه ام بازی می کنم، او کمتر از من وقت کشی می کند.» -> Essais II 12
• «انسان باید همیشه به خطا و نادرستی خدمتکارانش قدری میدان بدهد.» -> Die Essais
• «بعضی ها می خواهند حرف زدن را درست درلحظه ای بیاموزند، که در آن لحظه، سکوت کردن را باید آموخت.» -> Die Essais
• «خودبزرگ بینی از بیماری های مادرزاد است.» -> Die Essais
• «در انحطاط کنونی جامعه، هرکدام از ما سهم به سزائی دارد.» -> Die Essais
• «فلسفه بافی، یعنی مردن را آموختن.» -> Die Essais
• «ما، در جستجوی شکل دیگری از زندگی هستیم، چون از وضعیت کنونی خود نمی توانیم بهره بگیریم. ازآنجائی که استعداد درونی خویش را نمی شناسیم، به بالاتر چنگ می اندازیم، اما از این اصل غافلیم که اگر بر چوب های بلند هم به ایستیم، بازهم باید باپاهای خود قدم برداریم و اگر بر بالاترین جایگاه ممکن بنشینیم، بازهم برروی ماتحت خویش قرار خواهیم گرفت.» -> Die Essais
• «ما هیچ وقت کاری را که مشتاقانه به آن دل بسته ایم، به خوبی انجام نمی دهیم.» -> Die Essais
• «مرا، رنگ به چه کار آید، وقتی نمی دانم چه چیزی را نقاشی کنم.» -> Die Essais
• «"من می دانم"، ادعائی است که بشر جانش را بر سر آن می بازد.» -> in: Apologie de Raimond Sebond
• «نوع دیگری از اعتیاد به فخرفروشی، این است که ارزش خود را بیش از قدر واقعی، تخمین بزنیم.» -> Die Essais
• «هر پدیده ای به صد روی و رنگ جلوه می کند.» -> Die Essais
• «"من می دانم"، ادعائی است که بشر جانش را بر سر آن می بازد»• «آدمی آنقدر که از فکر حوادث آینده ناراحت می شود، از خود آن حوادث ناراحت نمی شود و بدبختانه فکر این که چه حوادثی فردا روی می دهد، همیشه برما غالب است.»• «افتخارِ یک انسان در این است که زندگانی پرفایده ای را بگذراند، بقیه چیزها مانند حکومت کردن، زراندوزی و به آثار و ابنیه پرداختن، از فروعات زندگی است.»• «اگر زن ها رسوم و قوانین جامعه را زیر پا می گذارند چندان هم گناهکار نیستند زیراکه این قوانین را مردان نوشته اند.»• «بنیاد حیات ما بر پایه های وجدان عقل است، نه بر غریزه و هوس.»• «بهترین دلیل دانائی، گشاده رویی همیشگی است.»• «تجربه کردن، به تنهائی کافی نیست، تجربه را باید سنجید و در جایگاه خویش قرار داده و آن را تجزیه و تحلیل نمود تا بتوان به نتایج آن دست یافت.»• «تنهائی به از مجالست با آدم های بی حوصله.»• «حقیر شمردن مرگ یکی از عمده ترین فضایل اخلاقی است.»• «سگ شکاری را به چابکی اش شناسند و نه به قلاده.»• «شاید ما بتوانیم به وسیله کسب دانش از دیگران عالم شویم، اما عاقل نخواهیم شد، مگر به نفس خویش.»• «شکست هائی هست که بیش از فتح ظفربخش است.»• «قضاوت فوری در چیزهائی که جنبه های مختلف دارند، دلیل سفاهت و دیوانگی است.»• «کسی بهتر از درسش استفاده می کند که آن را تکرار می کند، نه آن که درس را حفظ می کند.»• «همان طور که افراد لاغر و ضعیف الجثه، بدن خود را با لباس زیاد می پوشانند که چاق تر جلوه کنند، همان طور هم اشخاصی که برای نوشتن، مطلبی صحیح ندارند، می خواهند به وسیله الفاظ و عبارات، رنگ و روئی به منشأت خود بدهند.»


کلمات دیگر: