کلمه جو
صفحه اصلی

گرسیوز پسر پشنگ

دانشنامه عمومی

گرسیوز (گَرسیوَز وَگیرَگان) در شاهنامه فردوسی فرمانده سپاه توران است. او پسر پشنگ و برادر کوچک افراسیاب است. افراسیاب دو برادر داشت یکی اَغریرَث و دیگری گرسیوز. در شاهنامه اغریرث صفات مثبت و گرسیوز صفات منفی دارد. گرسیوز در حماسهٔ بانوگشسب نامه نیز نقش دارد.
فهرست تورانیان در شاهنامه
این نام در اوستا کَرِسیوَزدَ آمده است و به معنای کم استقامت می باشد (کَرسیه= لاغر و اندک، وَزدَه=نیرو و پایداری). نام خانوادگی وگیرگان برای او در کتاب دینکرد آمده. نام وگیرگان منسوب به کوهی به نام وگیر است که مقر افراسیاب بوده است.
در آغاز کتاب هفتم دینکرد درباره او آمده: «آمد به کی خسرو سیاوخشان که با آن افراسیاب تور جادو و خویشاوند نابکار او گرسیوز وگیرگان و بسیاری دیگر می رانندگان بدتر جهان را شکست داد و زد.»
او به افراسیاب نزدیک است و افراسیاب با او رایزنی و رازگویی می کند. معاشرت نزدیک سیاوش، شاهزادهٔ ایرانی با افراسیاب تورانی، رشک گرسیوز را برمی انگیزد و او سرانجام موجب کشته شدن سیاوش می شود. کیخسرو شاه ایران او را به کین سیاوش بکشت.

پیشنهاد کاربران

گرسیوز فتنه گر از قاتلان نوذر وسیاوش واغریرث است
او در داستان سیاوش حضوری فعال داشت و میان سیاوش و افراسیاب فتنه انداخت و باعث شد افراسیاب دستور قتلش را صادر کند و گروی زره با اشاره او سر سیاوش را برید او در داستان بیژن و منیژه نیز حضور داشت و پیشنهاد قتل بیژن را داد ولی پیران وزیر افراسیاب سر رسید واو رانجات داد بعد ها کیخسرو به توران حمله کرد و افراسیاب را شکست دادو گرسیوز وگروی زره را به کین پدرش سیاوش کشت


کلمات دیگر: