کلمه جو
صفحه اصلی

اینده


مترادف اینده : ( آینده ) آتی، آتیه، آجل، بعدی، مستقبل، واردشونده ، رونده

متضاد اینده : ( آینده ) گذشته

فارسی به انگلیسی

coming, comer, future, hereafter, intended, futurity, next, outlook, prospective, prospects, remote, unborn, upcoming, the future comer

فارسی به عربی

قادم , مستقبل , مقبل , نحو

مترادف و متضاد

aftertime (اسم)
روزگار واپسین، اینده، دوران پیری

future (اسم)
اینده، بعد اینده، اتیه

comer (اسم)
اینده، وارد

futurity (اسم)
اینده، اخرت

forthcoming (صفت)
نزدیک، اینده، اماده ارائه دادن

oncoming (صفت)
اینده، جلو رونده، روی دهنده، پیشامد کننده

incoming (صفت)
اینده، وارد شونده، امده، عاید شونده

to-be (صفت)
اینده

toward (صفت)
اینده

next (صفت)
کنار، مجاور، مابعد، اینده، دیگر، بعد، جنبی، زیرین، پهلویی، نزدیک ترین

فرهنگ فارسی

( آینده ) ( اسم ) ۱ - آنکه آید آنچه آید. ۲ - وارد . ۳ - مستقبل آتی زمان پس از حال . یا آینده و رونده . وارد و صادر کسانی که وارد شوند و کسانی که خارج گردند .
آنکه آید

فرهنگ معین

( آینده ) (یَ دِ ) (اِفا. ) ۱ - کسی یا چیزی که می آید.۲ - داخل شونده . ۳ - زمان پس از حال .

لغت نامه دهخدا

( آینده ) آینده. [ ی َ دَ / دِ ] ( نف ، اِ ) آنکه آید :
زآنکه عشق مردگان پاینده نیست
چونکه مرده سوی ما آینده نیست.
مولوی.
|| وارد. || مستقبل. مستقبله. قادم. قادمه. آتی. آتیه. زمان پس از حال. وقتی که نیامده است : آینده نیامده ست و بگذشته گذشت.
- آینده و رونده ؛ صادر و وارد.
- سال آینده ؛عام قابل. عام مقبل. سال دیگر.

فرهنگ عمید

( آینده ) ۱. زمان بعد از حال.
۲. (اسم ) (ادبی ) در دستور زبان، فعلی که بر زمانِ پس از حال دلالت دارد.
۳. کسی که از جایی بیاید.
۳. آنچه بعد بیاید.

دانشنامه عمومی

آینده. آینده بعدی از هستی بشر است که در فراسوی لحظهٔ «حال» گسترش می یابد و همچون اصلی در انجام اقدامات در نظر گرفته می شود. این مفهوم برخورداری از طرح، اهداف، نیات، غایات و مفاهیم را برای آدمی به همراه می آورد. آینده مدت زمانی نا محدود پس از حال حاضر است نمی شود در ان زندگی کرد که ورود به آن به دلیل وجود زمان و قوانین فیزیک اجتناب ناپذیر است. مفهوم آینده در علوم آینده پژوهی، فیزیک، فلسفه، روانشناسی و دین کاربرد دارد. همچنین در آثار هنری و ادبی مانند داستان ها و فیلم ها به کار برده می شود و یکی از آرزوهای بشر پیش بینی آینده می باشد.
حوزه آینده پژوهی حوزه پژوهشی پیچیده، پر دامنه و جهان گستری است که مسائل و مباحث پیش رو در آینده را کانون توجه و تمرکز اصلی خود قرار می دهد.
آینده نگری تقریباً معادل لفظ تدبیر است. تدبیر به معنای بررسی کردن عواقب کارها و مصالح را سنجیدن و بر طبق آن عمل کردن است.
تعریف اصطلاحی: آینده نگری یعنی گسترش افق دید خود و دیدن پشت پرده مسائل و هم چنین زمانی که شخص در آن است یعنی در زمان حال، آینده را دیدن که نتیجه آن، چاره اندیشی برای رخدادهای احتمالی است.

دانشنامه آزاد فارسی

آینده. ماهنامۀ سیاسی و ادبی، چاپ تهران. به صاحب امتیازی محمود افشار، نخستین شماره در تیر ۱۳۰۴ منتشر و پس از ۲۴ شماره در ۱۳۰۶ توقیف شد. در دورۀ دوم، از مهر ۱۳۲۳ تا دی ۱۳۲۴، پانزده شماره، منتشر شد که باز چاپ آن متوقف شد. در دورۀ سوم، از ۱۳۳۸ منتشر و پس از چاپ شش شماره، در اردیبهشت ۱۳۳۹، مجدداً تعطیل شد. در ۱۳۵۸ش، ایرج افشار آینده را جانشین ماهنامۀ راهنمای کتاب کرد که انتشار آن تا ۱۳۷۲ ادامه داشت.

نقل قول ها

آینده. آینده مدّت زمان پس از حال حاضر، و یا رویدادهایی که در آن زمان رخ خواهند داد.
• «آینده از آنِ ملّت های فرهیخته و خردمند و شجاع و تلاش گر است.» سخنرانی در دانشگاه پکن، چین، ۳/۴/۱۳۷۹، برگرفته از کتابِ «گفت وگوی تمدّن ها»، نشرِ طرحِ نو، ص ۶۵ -> سید محمد خاتمی
• «همیشه آینده موضوعی ناشناخته برای نسل ها بوده، واقعیت این است که امروز مسئله سرعت پیشرفت فناوری بیش از هر زمان دیگری پیچیده شده است. اتوماسیون، رباتیک، دنیای دیجیتال، اینها مسائل خیلی دشواری برای ما هستند. در طول تاریخ دستاوردهای فناوری باعث ایجاد شغل می شد، اینها از بین رفتند، اکنون باید راه جدیدی برای اشتغال ایجاد کنیم.» -> آنتونیو کوشتا
• «من شخصاً معتقدم آینده همیشه بهتر است، می دانید چرا؟ برای اینکه ما را از گذشته دور می کند.» -> امیرحسن چهلتن
• «اگر راجع به آتیه نیندیشید، آتیه ای نخواهید داشت.» -> جان گالزوثی

آینده (فیلم ۲۰۰۷). آینده (به انگلیسی: Next) فیلمی علمی-تخیلی و محصول سال ۲۰۰۷ کشور آمریکا است. این فیلم تا حدودی براساس داستان کوتاهی به نام «مرد طلایی» نوشته فیلیپ کی دیک ساخته شده است. کارگردان این فیلم لی تاماهوری است.

واژه نامه بختیاریکا

( آینده ) خدا خواست؛ آها؛ وا پیش

جدول کلمات

آینده
تیه, آتی, مستقبل

پیشنهاد کاربران

**``دوستان
به نظرمن برنامه{ Leitnary }رونصب کنین این برنامه دیکشنری خیلی عالیه اگه نصبش کنین پشیمون نمیشین من که استفاده میکنم حرف نداره**

آتیه

اتیه

دور مانده

آتیه. فردا

آینده

مترادف : فرجام - سرانجام - نهایت

آتی، آتیه، آجل، بعدی، مستقبل، واردشونده، رونده


آتی . . آتیه . .


کلمات دیگر: