کلمه جو
صفحه اصلی

هسهسه

لغت نامه دهخدا

( هسهسة ) هسهسة. [ هََ هََ س َ ] ( ع اِ ) آواز خفی جن که به شب در بیابان شنیده شود. || آواز خفی که فهمیده نشود. ج ، هساهس. ( منتهی الارب ). || صوت حرکت زره و زیورها. ( از اقرب الموارد ). رجوع به هساهس شود. || آواز حرکت پای و جز آن به شب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || آواز خفی حرکت هر چیزی.( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( مص ) آواز کردن زره و پیرایه. || پیوسته روان شدن و رفتن به شب. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || پنهان کردن سخن. ( از اقرب الموارد ).

هسهسة. [ هََ هََ س َ ] (ع اِ) آواز خفی جن که به شب در بیابان شنیده شود. || آواز خفی که فهمیده نشود. ج ، هساهس . (منتهی الارب ). || صوت حرکت زره و زیورها. (از اقرب الموارد). رجوع به هساهس شود. || آواز حرکت پای و جز آن به شب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آواز خفی حرکت هر چیزی .(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (مص ) آواز کردن زره و پیرایه . || پیوسته روان شدن و رفتن به شب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پنهان کردن سخن . (از اقرب الموارد).


پیشنهاد کاربران

هَسْهَسة: مص ، صداى تکان خوردن زره و یا زینت آلات ، هر چه که صداى آهسته داشته باشد.

هَسْهَسَ : زره یا زینت آلات صدا کرد.


کلمات دیگر: