کلمه جو
صفحه اصلی

گرگ ربایی

فرهنگ فارسی

۱ - ربودن مانند گرگ . ۲ - غارت تاراج کردن : تا کی بود این گرگ ربایی بنمای سرپنج. دشمن افکن ای شیر خدای . ( حافظ )

لغت نامه دهخدا

گرگ ربائی. [ گ ُ رُ ] ( حامص مرکب ) ربودن بسان گرگ. مانند گرگ حمله بردن. || مجازاً، غارت. تاراج : قبایل ترکان... از اطاعت و انقیاد او منخلع شده و تعرض می رسانیده و بر حواشی و مواشی او می زده و گرگ ربائی میکرده. ( جهانگشای جوینی ).

پیشنهاد کاربران

بر حواشی و مواشی او می زده و گرگ ربایی می کرده؛ گرگ ربایی: غارت، تاراج


کلمات دیگر: