کلمه جو
صفحه اصلی

صله ٔ رحم

لغت نامه دهخدا

صله ٔ رحم . [ ص ِ ل َ / ل ِ ی ِ رَ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) محبت و سلوک داشتن با خویش و اقرباء. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). بَل ّ. بِلان . (منتهی الارب ). شریک گردانیدن خویشان و پیوستگان را با خود در خیرات دنیوی . (نفائس الفنون ؛ حکمت مدنی ). با خویشان پیوستگی کردن .


پیشنهاد کاربران

پیوند خویشان

پیوند با خویشاوندان

دید و بازیدید با فامیل.
دید و بازدید باکسانی که همشون در ریشه از یک رحم هستند.


کلمات دیگر: