کلمه جو
صفحه اصلی

شغن

لغت نامه دهخدا

شغن. [ ش ُ غ َ ] ( ع اِ ) ج ِ شُغْنَة. ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به شغنة شود.

پیشنهاد کاربران

گیاهی است با چوب های که به واسطه سوراخ بودن وسط چوب آن برای درست کردن چوب سیگار کاربرد دارد


کلمات دیگر: