کلمه جو
صفحه اصلی

سهرورد

فرهنگ فارسی

یکی ازدهستانهای بخش قیدار شهرستان زنجان و آن در قسمت مرکزی بخش در دره و دامنه های جنوبی کوه قیدار واقع است و مرکب است از ۲۵ آبادی بزرگ و کوچک که حدود ۱۲٠٠٠ تن سکنه دارد . مرکز دهستان قصبه کرسف است توضیح سابقا شهر ی کوچک بود .
یکی از دهستانهای بخش قیدار شهرستان زنجان و آن در قسمت مرکزی بخش در دره و دامنه های جنوبی کوه قیدار واقع است

لغت نامه دهخدا

سهرورد. [ س ُ رَ وَ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای بخش قیدار شهرستان زنجان و آن در قسمت مرکزی بخش در دره و دامنه های جنوبی کوه قیدار واقع است و مرکب است از 25 آبادی بزرگ و کوچک که حدود 12000 تن سکنه دارد. مرکز دهستان قصبه کرسف است. سابقاً شهری کوچک بود. ( فرهنگ فارسی معین ).

پیشنهاد کاربران

سهرورد دگرگون شده " چیتراورت ، چهرورد" پارسی و به معنای گل چهر ، گل رخ و گل سرخ ، زادگاه دانشمند نامی ایران پیر شهاب دین ( شیخ شهاب الدین ) سهروردی نامور به پیر خاورشناسی ( شیخ اشراق ) که در چیستایی فلسفه به اوگ ( اوج ) رسید ولی با رشک ورزی و کینه دشمنان و به دستور صلاح الدین ایوبی فرمانروایی زمان خویش کشته شد.

سوره برد به کوردی به معنی سنگ سرخ و در زمان شیخ شهاب الدین سهروردی شهری کاملا کورد نشین و سنی مذهب بوده است.
اشعار کوردی شیخ اشراق در مجموعه ی خطی استانبول، م. راغب، شماره ( 1480 ) ، برگ شماره ( 182 ) نیز آمده است.
برای شرح حال آن زمان سهرورد کتاب قلندر و قلعه بر اساس زندگی شیخ شهاب الدین سهروردی که درباره ی زندگی و رسیدن به عرفان شیخ اشراق می باشد مطالعه شود.

درود ُ سپاس
سُهر در گویش کهن پهلوی زبانان آذربایجان و زنگان ( زنجان ) ، ریخت دیگر واژه پهلوی سوخر یا سرخ است که در نام سهراب ( سرخاب ) نیز دیده می شود و ورد در زبان پهلوی به چم گل که به زبان عربی نیز راه یافته است پس سهرورد= گل سرخ


کلمات دیگر: