شجام شجد شبی از زمستان صحو و بی ابر و سخت سرد . سرمای سخت خشک در شبهای زمستان پس از باریدن برف و صافی شدن هوا از ابر و مه .
شخته
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شخته. [ ش َ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) شجام. شجد. شخد. شبی از زمستان صحو و بی ابر و سخت سرد. سرمای سخت خشک در شبهای زمستان پس از باریدن برف و صافی شدن هوا از ابر و مه. ( یادداشت مؤلف ).
- شخته کردن هوا ؛ نهایت سرد کردن که هر مایع قابل یخ بستن یخ بندد. ( یادداشت مؤلف ).
|| نوعی خربزه است که در مشهد متداول است.
- شخته کردن هوا ؛ نهایت سرد کردن که هر مایع قابل یخ بستن یخ بندد. ( یادداشت مؤلف ).
|| نوعی خربزه است که در مشهد متداول است.
پیشنهاد کاربران
واژه ای ترکی است که بسته به اینکه در چه گویشی باشد، شخته یا شاختا تلفظ می شود و معنی آن، قندیل یخ است. یعنی آویزی که از یخ زدن آب در گوشه ناودان یا لب بام یا بر شاخه درختان شکل می گیرد.
درسته که این کلمه در امروزه در ترکی آذری و در برخی از گویش های کوردی کرمانجی وجود داره اما تصور نمیشه که ریشه ی این کلمه ترکی باشه و احتمال میره که باقیمانده واژگان آذری باستان که ریشه ای ایرانی - اروپاییایی داره باشه که امروزه از بین رفته ولی برخی کلماتش در زبان های منطقه آذربایجان و کردستان و قفقاز باقی مونده
در گویش تاتی شخته=به حدسرمایی گویند که در آ غاز فصل سرما باعث خشک شدن و از بین رفتن سیفی جات و جالیز ها میشه.
در لهجه قزوینی دانه های یخی همانند تگرگ را گویند که در هوای بی اندازه سرد از آسمان می بارد و این ضربلمثل هم در این رابطه بکار می رود:
از آسمان شخته میاد - شمر پدرسوخته میاد.
از آسمان شخته میاد - شمر پدرسوخته میاد.
کلمه شخته در اصل soğuktağı یا soğuktay می باشد که از کلمه soğuk به معنی سرد مشتق شده است که با ساده سازی در تلفظ ابتدا به صورت souktay و بعد soktay یا sokta یا sokhta و بعد با تبدیل سین به شین و تبدیل ضمه به فتحه و تغییر الف به "ه" به شکل shakhteh یا"شخته" در آمده است که در ترکی آذربایجانی شکل sokhta به صورت " شاختا" تلفظ و نوشته می شود.
کلمات دیگر: