بالتبع پیرو و تابع بودن
تبعا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( تبعاً ) تبعاً. [ ت َ ب َ عَن ْ ] ( ع ق ) بالتبع. ( فرهنگ نظام ). || تبع تبعاً؛ پیرو و تابع بودن. ( فرهنگ نظام ).
دانشنامه عمومی
[ ت َ ب َ عَن ْ ] (ع ق ) بالتبع. (فرهنگ نظام ). || تبع تبعاً؛ پیرو و تابع بودن . (فرهنگ نظام ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی تَبَعاً: پیروان جمع تابع
ریشه کلمه:
تبع (۱۷۴ بار)
«تَبَعاً» جمع «تابع» است، و بعضی احتمال داده اند «مصدر» باشد و اطلاق مصدر بر اشخاصی که موصوف به صفتی هستند، معمول است یعنی ما عین تبعیت برای شما بودیم!
ریشه کلمه:
تبع (۱۷۴ بار)
«تَبَعاً» جمع «تابع» است، و بعضی احتمال داده اند «مصدر» باشد و اطلاق مصدر بر اشخاصی که موصوف به صفتی هستند، معمول است یعنی ما عین تبعیت برای شما بودیم!
wikialkb: تَبَعا
کلمات دیگر: